امروز: جمعه, ۲ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الجمعة 21 جماد أول 1446 | 2024-11-22
کد خبر: 47821 |
تاریخ انتشار : ۰۵ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۸ | ارسال توسط : |
69 بازدید
۰
| می پسندم
ارسال به دوستان
پ

یادداشت ـ خبرگزاری دانشجویان ایران (انعکاس روز و به نقل از ایسنا)

محمدحسینی باغسنگانی (روزنامه‌نگار و نویسنده)

«صبای استاد پرور 

با همفکری آقای علی تجویدی و مهندس همایون خرم فهرستی تهیه کردیم از تمام کسانی که درباره استاد ابوالحسن صبا حرفی برای گفتن دارند. تعداد نام‌ها به ۶۰ تن رسید. من با خدیجه خانم صبا تنها خواهر در قید حیات استاد صبا مفصل گفتگو کرده بودم که با وجود ۹۴ سال سن همچنان حافظه شگفتی داشت و ایشان هم نام‌های مهمی به این فهرست افزودند. یکی از این نام‌ها نام دوست دیرینه صبا بود؛ سرهنگ محمود ساعت ساز. به منزل صبا می‌رفتم هر هفته و ساعت‌ها با همسر استاد صبا خانم منتخب صبا از صبا و زندگی‌اش حرف می‌زدیم. فهرست ما به ۸۰ نام ارزنده رسیده بود. در میان این نام‌ها، نام آقای حسن کسایی بود که به هیچ عنوان امکانی برای گفتگو وجود نداشت. هر بار به منزل استاد کسایی در اصفهان تلفن می‌کردم، پاسخ همان بود که اول داده بودند. حال و روز خوبی نداشتند و شرایط گفتگو مهیا نمی‌شد. پادرمیانی‌ها شد و باز هم گفتگو نمی‌کردند تا دقیقا روز ۲۹ آذر سال ۱۳۷۹، مصادف با سالروز درگذشت استاد صبا. ساعت ۹ شب تلفن منزل من زنگ خورد. تلفن را جواب دادم. صدای استاد حسن کسایی را که شنیدم به احترام ایشان از روی صندلی بلند شدم و فرمودند که من بعد از این همه پیگیری مجدانه شما واقعا مشتاق شدم شما را ببینم. گفتم هر روز را تعیین بفرمایید بنده به اصفهان خواهم آمد. گفتند: «حتما این اتفاق خواهد افتاد.» در لابلای گفتگو من تجهیزات ضبط تلفنی را از کشوی میزم بیرون آوردم و به تلفن و دستگاه ضبطم متصل کردم. به ایشان گفتم افتخاری خواهد بود که در این ساعت که توفیق شنیدن صدای شما را دارم، سالگرد درگذشت استاد صباست. قدری با هم گفتگو کنیم و من این امکان را دارم که این گفتگو را روی نوار ضبط کنم. گفتند شما بپرسید من پاسخ خواهم داد.

به ایشان عرض کردم که «واقعا تلاش می‌کنم تا بهترین تصویر را از صبا ارائه دهم. اخیرا بنده مورد انتقاد تنی چند از اهالی موسیقی قرار گرفتم که که کار شما در حقیقت بت سازی است. ده‌ها کتاب و مقاله درباره صبا نوشته شده است و صبا همین بوده است که هست. چیز بیشتری در صبا نیست. بنده البته پاسخ‌های تندی معمولا به این منتقدان می‌دهم. آنچه را که من می‌بینم از ایشان علاوه بر مقام بلند استادی در موسیقی، استاد پروری ایشان است. راستش اصلا دلم نمی‌آید به یک چنین انسان بزرگی بگویم استاد، جایگاه ایشان خیلی بالاتر از این است که بخواهیم برایشان عنوان بگذاریم. واقعا حیف است. واژه استاد، خوب است، ولی نه برای هنرمندی چون صبا. صبا، صباست»

استاد حسن کسایی با همان لهجه شیرین اصفهانی گفتند: «عجب! اینهایی که می‌گویند بت‌سازی می‌کنید، کی هستند اینها؟ اگر کسی اهل موسیقی باشد. خانواده اصیل موسیقی باشد. ما خانواده اصیل موسیقی هستیم. ما خانواده موسیقی باید اصالت داشته باشیم. اگر اصالت داشته باشیم بزرگان خودمان را با تعظیم و احترام و تکریم نگاه می‌کنیم. اگر بخواهیم ایراد بگیریم؛ یعنی ما هنر نداریم، کجرویم و اصالتمان مورد شک است. یک عده‌ای پیدا شده‌اند در موسیقی که حرف‌هایی می‌زنند که دور از انصاف است. موسیقی چیزی نیست که قایم باشد. موسیقی کف دست است.  

«بیا تا چه داری ز مردی و زور». موسیقی حرف نیست. موسیقی حرف زیرافکن و بالا افکن و ثملی و سیخی و اینها که می‌گویند و می‌زنند نیست. موسیقی باید حال داشته باشد. کیفیت داشته باشد، اثر داشته باشد. شما الان فرمودید چه شد که صبا استادپرور شد. چرا این استادها از پهلوی ایشان آمدند بیرون؟ برای اینکه آن خمیر مابه اصیل موسیقی را دیدند و رفتند و دریافتند و شدند آن چیزی که باید می‌شدند. اینکه بخواهند ایراد بگیرند، صبا کسی نیست که هر حسینعلی خانی بخواهد بیاید حرف ناموبوط بزند. خیر. صبا مرد بزرگی است در موسیقی. من بی‌خود تعریف کسی را نمی‌کنم. با این که افتاده و بی ریا و بی ادعا هستم اما بدانند آنهایی که می‌خواهند ایراد بگیرند، منی که اظهار عقیده می‌کنم درباره صبا، یک سر و گردن از همه شان بلندترم و آنچه به تصدیق همه در موسیقی اجرا کرده‌ام بر این ادعا شهادت می‌دهند.  

بیهوده سخن به این درازی نشود… »

(مجموعه کتاب‌های پژوهشی چراغداران فکر و فرهنگ و هنر ایران؛ تألیف محمدحسینی باغسنگانی | ابوالحسن صبا | از فصل رقص چوبی در زندان ص ۱۱۱ – ۱۱۳)

برای استادِ استادپروری که واژه استاد در شأنش نیست!

هیئت ارکستر رادیو سال ۱۳۳۵ به رهبری استاد ابوالحسن‌خان صبا و همراهی علی تجویدی، بانو خاطره پروانه در اجرای این برنامه سهیم هستند. 

برای استادِ استادپروری که واژه استاد در شأنش نیست!

ایستاده از راست:حسین همدانیان، حسن کسایی، علی تجویدی، جهانگیرشنجرفی، رضا ورزنده | نشسته از راست: ادیب خوانساری، ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، احمدعبادی | اسفند ماه ١٣٣۵

برای استادِ استادپروری که واژه استاد در شأنش نیست!

همراهی ویلن استاد صبا، محمود ذوالفنون و … به رهبری استاد روح الله خالقی

برای استادِ استادپروری که واژه استاد در شأنش نیست!

حسن کسایی و جلیل شهناز در همراهی با استاد صبا»

انتهای پیام 

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرتان را بیان کنید

آرشیو

Scroll to Top