مالک زنده است اما وارثانش هنوز در پس انتقامند؛ سمیرا (رعنا آزادی‌ور) که در فصل ۱، در قامت زنی قدرتمند و البته ترسناک خوش درخشید اما اکنون رقیب تازه‌ای پیدا کرده که احتمالا از رقبای قبلی سرسخت‌تر است. او نمونه بارز یک «فم‌فتال» است. نقشی که از سینمای ایران فاصله بسیاری داشته و حالا یکی از این زنان اغواگر و افسونگر، سینما را در بهت فروبرده است.  
سکانس نخست فیلم، دیالوگی‌ست میان سمیرا و یک روانشناس. پزشک می‌گوید «تو می‌خواهی همه را کنترل کنی» اما سمیرا نظر دیگری دارد که همان را می‌توان هسته اساسی فیلمنامه دانست. علاقه شدید او به پسرش، دلیل مهمی برای این همه خون است. عشقی مادرانه که دستت را به هرکار آلوده می‌کند. سمیرا معتقد است «اگه مراقبش (میثم) نباشم، اتفاقای بدی براش می‌افته.) 

رقیب تازه سمیرا اما از این حس مادرانه سوءاستفاده می‌کند. سیما (الناز ملک) که با ناز و اطوار و عشوه‌گری‌های زنانه، با رضا (مهران غفوریان) ازدواج کرده و شیدا-دختر رضا-(نگار نیکدل) را به بازی گرفته است. او نیز مانند سمیرا که مالک را در مشتش داشت، افسار رضا را به دست گرفته است؛ آنچنان اعتماد همه را جلب کرده است که شیدا او را محرم اسرار خود می‌داند و حالا سیما قصد دارد از رابطه احساسی شیدا و میثم (مرتضی امینی‌تبار) برای ضربه زدن به سمیرا استفاده کند. زنی که عقده‌های گذشته کار دستش داده و با وجود آن‌همه زیبایی، با یک مرد مسن‌ ازدواج کرده است. ازدواجی که صدای شیدا را هم درآورده «حیف تو نبود با بابای من ازدواج کردی؟ هم جوونی هم خوشگل» اما سیما خوب می‌داند که چه کاری انجام می‌دهد و در صدد چه مقصودی است؛ سیما هم بسیار زیبا و فریبنده و هم هنرمندی مجنون است که این خصایص را با بازی درخشانش نشان می‌دهد.

شیدا بازیچه دست سیما شده و خودش هم این را نمی‌داند. عشق او به میثم، چشمانش را کور کرده کرده تا حدی که برادرش نیز به او هشدار می‌دهد تا از خانواده مالک دور بماند. شیدا بازیگر تئاتر است. دختری هنری و ساده که از حیله‌های سیما سردرنمی‌آورد. 
کیمیا (الهه حصاری) در فصل اول نشان داد یکی از زنان تاثیرگذار در زندگی مالک و ریز‌آبادی‌ها است اما فصل جدید چه سرنوشتی را برایش رقم زده؟ در این فصل، او آمده اما بسیار ترسیده و مستاصل است. تا حدی که به میثم هشدار می‌دهد مراقب رابطه طلوعی با مادرش باشد. او این گمان را در ذهن پسر مالک می‌کارد که منصوره به تنهایی مالک را نکشته و دست طلوعی در کار بوده است. شکی که رابطه مادر و فرزندی سمیرا را با چالش مواجه می‌کند. 

دختر طلوعی نیز از جمله زنان قدرتمند این سریال است. زنی که اگر سر سوزن ابهت پدرش را به ارث برده باشد، توقف‌ناپذیر و غیرقابل کنترل است. رفتار او با پدرش، متضاد رفتار سمیرا و پسرش است. سمیرا، پسرش را کنترل می‌کند اما این‌بار، طلوعی است که تحت کنترل دخترش قرار گرفته است. 
مهلقا جابری در فصل جدید هنوز نقش زیادی نداشته که احتمالا شدت جنونش به پای سمیرا و سیما نمی‌رسد اما برای پایمال نشدن خون دخترش دست به هر کاری می‌زند. 
داستان «زخم کاری»، داستانِ توطئه‌‌های زنانه است. توطئه زنانی که هیچ چیز جلودارشان و تا به خواسته‌شان نرسند، کوتاه نمی‌آیند.