گروه فرهنگی: حمیدرضا شکارسری میگوید: «شعر حجم» را در یدالله رویایی خلاصه میدانم اما تأثیر او را بر شعر معاصر به هیچ وجه نمی توان ، انکار کرد. «شعر حجم» با «یدالله رویایی» معنا مییابد، یدالله رویایی در شعر حجم تنهاست و او به تنهایی در کتابهای بعدی به نوعی تعادل بین فرم و محتوا […]
به گزارش انعکاس روز و به نقل از ایسنا،این شاعر در پی درگذشت یدالله رویایی درباره تأثیر او بر جریان شعر معاصر اظهار کرد: رجوع به هر شعری و هر شاعری بدون در نظر گرفتن اقتضائات تاریخی، یک رجوع ناقصی است. از این منظر ابتدا باید نگاهی به شعر و ادبیات در دهه ۳۰ و ۴۰ بیندازیم و بعد به یدالله رویایی بپردازیم.در دهه ۳۰ با یک شعر به شدت سیاسی و یا بهتر است بگویم سیاستزده روبهرو هستیم که حاصل کودتای ۲۸ مرداد و شکست نهضت روشنفکری آن سالهاست. این اوضاع و احول باعث شد، شعری با عنوان شعر شکست با سردمداری یک شاعر بزرگ مانند اخوان ثالث شکل بگیرد.
او ادامه داد: گروه دیگری از شعرها که در این دهه سروده میشوند نیز حاصل همین نومیدی و فترتاند اما از جانب دیگری به ماجرا نگاه میکنند. این گروه، شعر را به سمت فضایی سیاه، تیره و گناهآلود میبرند. در این فضا که لبریز از سیاستزدگی و خمودگی است به دهه ۴۰ میرسیم. دههای که زندگی انسان ایرانی دستخوش تغییر میشود، اوضاع اقتصادی کشور بهتر شده و درآمد سرانه کشور بیشتر میشود. همچنین درگیریهای سیاسی و اجتماعی دهه ۳۰ کمتر شده و در نتیجه ادبیات و شعر که از آن فضای سیاسی و اجتماعی شعارگونه دلزده است، راه دیگری را در پیش میگیرد.
شکارسری ادامه داد: شعر در دهه ۴۰ فارغ از اینکه موضوع چیست، محتوای سیاسی و اجتماعی دارد یا ندارد، فارغ از اینکه تعهد در شعر چیست، بیشتر به فرم و زبان شاعرانه توجه میکند، انگار در این شعر تازه، تعهد اصلیِ شاعر به خود شعر و زبان و فرم است. در این اوضاع و احوال حرکت شاعرانی مانند احمدرضا احمدی و یدالله رویایی را میتوانید بررسی کنید. شاعرانی که از امواج پر قدرت شعر سیاسی و اجتماعی فاصله گرفته و زبان در آثار آنها خودنمایی میکند.
او خاطرنشان کرد: در شعر یدالله رویایی، زبان و فرم تمامیت شعر را تشکیل میدهد. در شعرهای او گاه دال و مدلول آنقدر فاصله میگیرند که میشود آنها را سرلوحه و سرآغاز دشوارنویسی در شعر فارسی یاد کرد، زیرا محتوای آشنا از این نوع شعر عقبنشینی کرده و محتوا توسط مخاطب در آن فضا که به تعبیر رویایی، «حجم» است، تولید میشود. در واقع شعرهای رویایی، آغاز جریانی است که تأثیر آن را میشود در جریانهای دشوارنویس و سختنویس بعدی مانند «شعر ناب»، دید.
این منتقد ادبی با بیان اینکه میتوان برای رویایی یک هویت جریانساز قائل شد، تأکید کرد: اگرچه شعر حجم آدم بزرگی مانند یدالله رویایی پیدا نکرد اما پیشنهادهایی در این نوع شعر به لحاظ فرم و نوع به کارگیری زبان دارد، که بعد از او منشأ جریانهای متعدد شعر فارسی میشود.
او درباره شعرهای رویایی بعد از انقلاب اسلامی با توجه به اینکه دیگر در ایران زندگی نمیکرد، گفت: صحبت مان سیاسی نیست، اینکه یدالله رویایی به لحاظ سیاسی چه کرد و چه گفت. این موضوعات به ما مربوط نمیشود، هر انسانی آزاد است هرگونه که بخواهد زندگی کند و هر اعتقاد و باوری داشته باشد. ما درباره شعرش میخواهیم صحبت کنیم. به گمانم شعر آقای رویایی، هر چقدر به روزگار ما نزدیک میشویم، از آن فرم محض، فرم مطلق و از فضای ذهنی انتزاعی فوق دشوار شعر حجم، فاصله میگیرد و محتواها واضحتر میشوند. مثلا «من گذشتهِ امضا» و «هفتاد سنگ قبر» اگرچه به لحاظ زبان و فرم همچنان شعر حجم هستند و در آن تردیدی وجود ندارد اما محتوا در این مجموعهها برجستهتر است و طیف وسیعتر و گستردهتری از مخاطبان را دارد، راحتتر میتوان با این شعر روبهرو شد و راحتتر میشود آن را تأویل کرد و خواند.
شکارسری سپس بیان کرد: در واقع میتوانم بگویم شعر حجم در طی دهها سال پختهتر شد. نه اینکه توجه خود را از زبان و فرم به محتوا معطوف کرده باشد، اما رویایی در واپسین کتابهای خود به نوعی تعادل میاندیشید و از افراط در ایجاد فرم و زبان و بیان پیچیده در شعر تا حدی عقب نشینی کرده بود. میتوانم بگویم یک جورهایی به شعرهای «دریاییها» بازگشته بود. نمیخواهم بگویم به صورت قطع این اتفاق افتاده بود اما انگار به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه به تعادلی بین فرم و محتوا رسیده بود.
او تأکید کرد: به شخصه «شعر حجم» را در یدالله رویایی خلاصه میدانم اما تأثیر او را بر شعر معاصر به هیچ وجه نمیتوان انکار کرد. «شعر حجم» با «یدالله رویایی» معنا مییابد، شاید بتوانیم «م. موید» و یکی دو اسم دیگر را را در کنارش قرار بدهیم اما یدالله رویایی در شعر حجم تنهاست و خودش است که به تنهایی در کتابهای بعدی به نوعی تعادل بین فرم و محتوا رسیده بود.
این شاعر درباره ماجرای دعوت رویایی به هشتمین جشنواره شعر فجر که با حاشیه همراه بود ، توضیح داد: در آن دوران تصمیم بر این شد، فینفسه شعر مطرح باشد و نه محتوای آن و میخواستیم، تمام جریانها و اتفاقات شعری را در این جشنواره رصد کنیم. خب این اتفاق در آن جشنواره افتاد. اتاق فکری تشکیل شد که از جریانهای مختلف شعری در آن حاضر بودند و برخلاف نگاهی که وجود دارد، خیلی هم با صلح و صفا باهم صحبت میکردیم، اگرچه با هم زاویه و اختلافاتی داشتیم. اما به این نتیجه رسیدیم که شعر در جشنواره فجر مهم است نه موضوع و وجوه ایدئولوژیک آن. در این راستا جلسات شعری تشکیل دادیم، شاعرای غیر منتسب به جریان شعر انقلاب در آن، حاضر شدند، شعر خواندند. حرکت مثبتی بود و مثبت تر میشد اگر در سالهای بعد هم ادامه پیدا میکرد که نکرد.
حمیدرضا شکارسری ادامه داد: یکی از دلایلی که این روال ادامه پیدا نکرد، جنجالی بود که بر سر دعوت از رویایی برپا شد. این دعوت در حد یک حرف و پیشنهاد بود اما متأسفانه رسانهای شد و جریانهای دلواپس طبق معمول، هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده، شروع به غوغا و جنجال کردند و قضیهای که در حد حرف بود به یک جریان ادبی و فرهنگی تبدیل شد و متأسفانه از چیزی که مدنظر جشنواره و اتاق فکر بود، دور شد. بنابراین کلیت حرف یک ایده بود و انجامش دشوار و به گمانم بعید. اما هنوز چیزی نشده آن غوغاها به وجود آمد و تبعات آن در سالهای بعد گریبانگیر جشنواره شد و جشنواره از آن جایگاه که برای همه جریانهای ادبی باشد، دور شد.
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.