گروه فرهنگی: به نظر میرسد انتظارمان برای حداقل یک قدم اشتباه از پریناز ایزدیار به جایی نرسد و او به شکل عجیبی در یک حرکت مستمر رو به جلو به فعالیت سینمایی خود ادامه میدهد و از رقابت با ترانه علیدوستی، طناز طباطبایی، نگارجواهریان و الناز شاکردوست کوچکترین واهمهای نداشته باشد. آخرین کارش «ملاقات […]
نکته جالب در مورد ایزدیار این است که او تقریبا در هیچ جنجال سیاسی و اجتماعی ورود نمیکند و فقط حساسیت ویژهای به مسئله حقوق حیوانات از خود نشان داده و بارها استوریهایی در حمایت از حیوانات و توبیخ شکارچیان منتشر کرده است. هیچ اطلاعی هم از سفرهای خارجی و تفریحیاش در دست نیست. چه عنصری باعث شده که ایزدیار این چنین سنجیده و دقیق گام بردارد؟ آیا او مشاورانی دارد که فیلمنامههای پرشماری که برایش ارسال میشوند را مطالعه میکنند و به او درانتخاب نقشها مشاوره میدهند؟
آیا کارگردانها ملاک اصلی او برای انتخاب نقشها هستند؟ و یا بازیگران نقشهای روبهرو ؟ همه میدانیم که او دو حامی و مشوق بسیار قوی در سینمای ایران داشته است. سعید ملکان و حسن فتحی. این دو نفر که به خاطر تجارب حرفهای خود به سرعت پتانسیل ایزدیار را درککردند و به او در طی کردن پلکان موفقیت کمک کردند. همان طور که در دهه هشتاد، مانی حقیقی و اصغر فرهادی حامی و راهنمای ترانه علیدوستی برای رسیدن به مدارج موفقیت بیشتر بودند.
(شهر زیبا ،چهارشنبه سوری ،کنعان ،درباره الی ،پذیرایی ساده، فروشنده و…تفریق) ملکان که دهه نود را به عنوان یک تهیه کننده معتمد آغاز کرد نقش غیرقابل کتمانی در رسیدن نقش اصلی فیلم ابد و یکروز به پریناز ایزدیار داشت و بعد هم در فیلم ویلاییها که ایزدیار را در کنار طناز طباطبایی قرار داد. همان طور که فتحی نیز با دادن نقشی بسیار مهم در سه فصل از سریال شهرزاد کمک فراوانی به شهرت ایزدیار کرد.
ایزدیار دو تا کار بسیار موفق و پرفروش با سعید روستایی داشته است. در اولی نقش و قهرمان اصلی فیلم بوده و در کنار بازیگران درجه یکی مثل نوید محمدزاده و پیمان معادی. نقشی که سیمرغ بلورین را برای او به ارمغان آورد. نقش آن قدر خوب نوشته شده بود که ایزدیار کار چندانی لازم نبود انجام دهد جز آنکه چهره مغموم بگیرد و بغض و خندههای معمول و مرسوم را اتود بزند. در متری شیش و نیم بازهم با این دو نفر همبازی میشود اما این بار نقشش کوتاه و موجز است. ایزدیار در سرخپوست سومین همبازی شدنش با نوید محمدزاده را تجربه میکند که مثل دو فیلم قبلی پرفروش و موفق ازآب درآمدند.
او سپس در دو فیلم متعلق به هنروتجربه یعنی هتتریک و لتیان با امیرجدیدی همبازی میشود. در هتتریک او نقش مثبت دارد و جدیدی هم نامزد متزلزل اوست و در دومی یعنی لتیان ، ایزدیار کاراکتر اغواگرایانهای را به نمایش میگذارد و موجب میشود تا نامزدش (باز هم امیرجدیدی ) که ازخانوادهای سنتی است، دست به اقدامی جنون آمیز بزند. در فیلم سه کام حبس با محسن تنابنده همبازی است و در مغز استخوان که داستانی جنجالی دارد با جواد عزتی و بابک حمیدیان.
ایزدیار در دو سریالی که با حسن فتحی کار کرده با بازیگران نسل قبلی همبازی بوده است. در شهرزاد با شهاب حسینی و در جیران با بهرام رادان. و بالاخره در ملاقات خصوصی هم که با هوتن شکیبا دیگر چهره مستعد این سالها همبازی بوده است.ملاقات خصوصی مثل سرخپوست داستانش را در اتمسفر زندان روایت میکند …به هرحال همه اینها نشان میدهند که او بر مسئله بازیگر نقشهای روبهروی خود بسیار حساس و دقیق عمل میکند و بازیگر روبهرو خودش یک فاکتور است در کنار نام کارگردان و جذابیتهای کاراکتر.
ایزدیار حتی در مجامع عمومی هم به شکلی جالب بیاشتباه و یا حداقل کم اشتباه ظاهر میشود. در مرز آراستگی و پوشش جنجالی. او مرزی را برای خود حفظ کرده و با داشتن مشاوران معتبر در عرصه لباس، هیچگاه اجازه نداده نامش در فهرستهای جنجالی قرار بگیرد.
همه اینها در حالی است که ایزدیار با آنکه بازیگر بسیار خوبی است اما هنوز هم در بازی از کاستیهایی برخوردار است و انعطاف احساسیاش هنوز در لحظات سرنوشت ساز بازیگری چندان قابل توجه نیست.او هنوز در غلتیدن به کالبد نقشهای پیچیده مشکلاتی دارد. هرچقدر در نقشهای ساده مثل ابد و یکروز و شهرزاد موفق است در نقشهای آثاری مثل سرخپوست و یا لتیان با کاستیهایی روبهرو است. مقایسه نقشهای او با کاری که مثلا لیلا حاتمی و یا ترانه علیدوستی و سحردولتشاهی و حتی مهناز افشار انجام میدهند نشان دهنده برخی نواقص او به عنوان یک بازیگر ششدانگ است. اما ایزدیار برتریاش در حرکت کم اشتباه و گامهای سنجیدهاش است. او به یمن انتخابهای درست، مشاوران خوب و حامیان قدرتمند جایگاه خود را در صدر بازیگران امروز سینمای ایران محکمتر از همیشه ساخته است.
او خودش خوب میداند که در کم کار شدن تدریجی ستارههایی مثل لیلا حاتمی و نیکی کریمی و هدیه تهرانی و مهاجرت مهناز افشار، او برای تبدیل شدن به ستاره اول این سینما دو رقیب جدی دارد. ترانه علیدوستی همان رقیب عشقیاش در شهرزاد و الناز شاکردوست که او هم در پنج شش سال گذشته کارنامهای حیرت انگیز از خود برجای گذاشته است. در مراتب بعد میشود به سحر دولتشاهی هم اشاره کرد. با در نظر گرفتن همه این رقبا به نظر میرسد شانس پریناز ایزدیار از بقیه رقبا بیشتر و بهتر است.
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.