به گزارش انعکاس روز و به نقل از ایسنا، تقریباً همزمان با آغازِ شیوع کرونا و در آستانه سلسله قرنطینههای سراسری در دنیا، بسیاری از کاربران شبکههای مجازی، خصوصاً «اینستاگرام»، پیمایشهای مجازی بهراه انداختند تا عکسهای بدونِ آرایش، بدونِ ویرایش و بدون فیلترشان را منتشر کنند. این حرکتِ سراسری نوعی پشت پا زدن به انعکاسِ تصاویر و ویدیوهایی بود که رسانهها، کمپانیها و برندهای مختلف در طیِ سالیانِ متمادی و پس از افزایشِ فراگیریِ شبکههای اجتماعی، تبلیغ میکردند. تغییر از کمپینهای مجازی شروع شد. بسیاری از کاربران در سرتاسرِ دنیا از پوستشان که جوش، خال، لک، جای زخم یا استرچمارک داشت، در صفحاتشان عکسهایی بارگذاری و با هشتگِ «بدون فیلتر، بدونِ ادیت» به یکدیگر متصل کردند.
سالیانِ طولانیست که برندهای لباس و وسایلِ ورزشی، لوازم آرایشی و بهداشتی، پوشاک، لوازم الکترونیکی، خودرو و حتی خوراکی، برای ساخت تیزر و عکسهای تبلیغاتی، از مدلها و چهرههای مشهور استفاده میکنند. این اقدام تقریباً به یک امرِ معمول و عادی بدل شدهاست. چهرهها و اندامهایی که با معیارهای زیباییِ امروز تطابقِ کامل دارد و برای دیدهشدنِ تبلیغات، بهقدرِ التذاذِ بصریِ مخاطب، کفایت میکند. در این تبلیغاتِ ایدهآلگرا، همهچیز گل و بلبل است؛ چهرههایی بدون ایراد، نقص و انحراف، که هیچچیزشان از خط بیرون نزده، زندگیهای برقرار و عاری از مشکل، اندامهای آرمانی، رنگِ پوست، مو و چشمهای بور و رنگی و همهچیز در ایدهآلترین نوعِ خود. اما در آنها جای خالیِ بعضی چیزها حسابی توی ذوق میزند؛ مثلِ نبودنِ اثری از زندگیهای حقیقی، معلولیتهای جسمی و چهره و اندامهای واقعیِ ما. چیزی که واقعاً وجود دارد و چیزی که درواقع همه ما هستیم. انسانِ امروزیِ بینِ تصاویری که به او منسوب میشود گیر افتاده و به هر ضرب و زور میکوشد تا خودش را در قالبهای تصویریِ تدلیسی بگنجاند؛ جراحی، گریم، دارو و قِس علی هذا. هرچند تمام این تغییرات و تلاشها گذراست و دیری نمیپاید که بساطشان ور میافتد، اما کوتاهیشان هم در بعضی موارد آسیبزاست. آسیب آنها نهتنها ممکن است جسم را تحتالشعاع قرار دهد، بلکه روح را، اعتمادبهنفس و شخصیت را هم تحت تأثیر قرار میدهد. «احساسِ نیاز فزاینده به بینقص بودن» پیشآمدِ قیاسیست که افراد در مواجهه با تصاویرِ واژگونِ تبلیغاتی، در خود حس میکنند.
در این گیرودار، دودِ اصلی در چشم زنان میرود؛ زنان که چهره و بدنشان مصداقِ بارزِ مرغِ عزا و عروسیست. آمارِ بیشترین جراحیهای زیبایی، بیشترین استفاده از لوازم آرایش و ویرایش عکس به زنان تعلق دارد. و از آنجاییکه خشونت همیشه به شکلِ ثابتی نیست و گاهی با ضرب و شتم همراه میشود و گاهی به شکلِ حسی آزاردهنده و بیمارگون به افراد منتقل میشود، میتوان این نگرش را نیز نوعی از پرخاش تلقی کرد. خشونتی که خیلِ عظیمی از بانوان را وادار میکند تا زوائدِ طبیعی پوستی، چربیهای اندامیِ بدن و بسیاری از تفاوتهای ظاهری و جسمانیِ خودشان را «عیب» تلقی کنند و درصدد رفع کردنِ آن برآیند.
نیره توکلی، جامعهشناس و استاد مطالعات زنان در گفتوگو با انعکاس روز و به نقل از ایسنا درباره «بدن» بخصوص «بدنِ زنان» اینطور توضیح میدهد: فرقی نمیکند، هر زمان، انسان، طبیعت، مرد، زن، کودک و… شیءانگاری شود، آسیب میبیند. پرسش میشود که این نظر ظاهری، چه خصوصیاتی دارد. طبیعت زیباست، برای چه کسی زیباست؟ آیا زیبایی طبیعت را باید فروخت؟ آیا باید آن را پنهان کرد؟ آیا باید آن را تخریب کرد؟ از آنجاییکه در نظام سرمایهداری، همهچیز شیءانگاری میشود، ما شاهد این میشویم که بر خصوصیات طبیعی هر پدیدهای قیمت گذاشته میشود و در بورس میرود؛ و چون براساس معیارهایی که همان جامعه سرمایهداری تبلیغ میکند، همان جامعهای که پول در آن بر همهچیز نقش دارد و نفع شخصی بر آن تأثیرگذار است، معیارهایی تعیین میشود که همهچیز را تعریف میکند. برای مثال، «مرد بایستی اینگونه باشد» یا «کودک بایستی چنان باشد»، «زن باید فلان باشد»، «خانه باید بهگونهای ساخته شود که چشماندازِ آن رو به دریا باشد». از همین رو، مواردی را میبینیم از طبیعتی که قرار است در اختیار و متعلق به همه باشد، اما به آن حمله میشود تا تنها عدهای از آن نفع شخصی ببرند. درباره زنان و بدنشان هم بزرگترین مشکل، شیءانگاریشدنِ آنهاست. با این تفسیر که زن باید زیبا باشد؛ و این زیبایی تعریف میشود.
او در ادامه میگوید: همه ما به این واقفایم که هیچچیز ازلی و ابدی نیست؛ فرض کنید معیارهای زیباییِ دهه ۶۰ و ۷۰ اروپا با معیارهای زیباییِ امروزی فرق میکند و بههمین ترتیب، معیارهای زیبایی زنان قاجاری با امروز تفاوت دارد. برای مثال، اگر امروز عکسهای واقعیِ زنانی را ببینیم که شاعران بزرگ بارها و بارها در وصفشان جمالِ زیبایشان شعرهای زیادی سرودهاند، درمییابیم که نهتنها با معیارهای امروز زیبا نیستند، بلکه حتی پایینِ معیارهای زیباییِ امروزند و متعجب میشویم بنابراین، چربی، وزن، قد، لاغری، چاقی، سفید یا برنزه بودن و غیره، متر و معیارهایی تماماً نسبیاند و این تعیین حدودِ زیباییشناختی، دقیقاً به این خاطر است که عدهای در جامعه میخواهند از آن پول دربیاورند.
توکلی میافزاید: گاهیاوقات و در برخی از ادوار، «چاقی» تبلیغ میشود. بدین منظور که افراد تشویق میشوند تا صورتشان را توپُر یا چاق کنند. یا بعضاً تبلیغ میشود که «یکپرده گوشت برای بدن یا برخی از اندامهای بانوان زیباتر است»! در انواع و اقسام تبلیغاتی که برای البسه، جراحیهای زیبایی، لوازم آرایشی، قرصهای لاغری، که خیلی از آنها مضر و اعتیادآورند، و برای خیلی از چیزها، حتی وسایل ورزشی و…، در درجه اول، نفع شخصی در میان است که براساس معیارهای قلابی یا ساختگی یا تعاریفی که هر کسی که میخواهد سود شخصی از آن کسب کند، آن را تبلیغ میکند تا تجارتِ این بازارها رونق بگیرد.
این جامعهشناس، مفاهیم «زشتی» و «زیبایی» را «تماماً نسبی و سلیقهای» میخواند و میگوید: موضوعِ دیگری که به میان میآید، این است که زمانیکه زنان، مردان و حتی کودکان به «زشت» و «زیبا»، شیءانگاری میشوند، این صفاتِ تعریفیِ آنها نباید باعث شود روی آنها قیمت گذاشته شده یا با اشیاء مقایسه شوند. از این دست تمثیلها بسیار است که جسم زن را با گل و لوازم تزئینی و … مقایسه میکنند؛ چراکه این عملکرد اینطور متبادر میشود که شما باید چنان باشید تا گرانتر فروخته شوید یا اینکه نباید خیلی مفت و مجانی خودتان را در دسترس بگذارید و تمام این تفاسیر نادرست است.
توکلی که خود مطالعات زنان تدریس میکند، میگوید: اکنون در جامعه ایرانی به نحوِ بیمارگونهای با این تبلیغات مواجهایم و دورانِ کرونا نیز این روند را تشدید کردهاست. افراد در انزوا و در نبود روابط اجتماعیِ صحیح و سالم و شادیبخش، به خیلی چیزها روی آوردند. جراحیهای زیبایی و بسیاری از تجملاتِ باورنکردنی که عدهای را به کارهای بیهوده دلخوش میکند؛ مثلِ تجملات برای زایمان، برای آرایش سر و صورت و مو و… متأسفانه تقریباً در همه نقاط کشور اینگونه رفتارها مشاهده میشود و تمام آن از جامعه سرمایهداری نشأت میگیرد؛ چه در داخلِ ایران و چه خارج از آن. کسانیکه در حال تبلیغ و ترویج این رفتارها هستند، با بمبارانِ تبلیغاتیشان، نگرشِ شیءانگارانه را ترویج میدهند.
«بدن زن» در تمامیِ ادوار، چه در گذشته و چه در جوامع مدرن، دستخوش انواعِ مختلفی از سانسور شدهاست؛ در جوامع سنتی با تکیه بر اروتیک بودن و بعضاً تقبیحِ آن، و در جوامع مدرن با وارونه جلوه دادنِ تصویرِ حقیقی و طبیعیِ پوست، رنگ و فرم بدن؛ در این میان، زنان همواره وادار به رفتارهایی شدهاند تا در قالبهای فکری گنجانده و پذیرفته شوند. نیره توکلی راهحلِ خروج از این سرگردانی را بازگو کردن و آموزش مطرح میکند و ادامه میدهد: تصمیمگیری برای بدن زنان و شناساییِ معیارهای زیبایی برای آنها، دو روی یک سکّه است. میبایست با آموزش و معطوف کردنِ زندگی اجتماعی به سوی سبک زندگیِ سالمتر، آن را اصلاح کرد. بایستی که موسیقی و دیگر فعالیتهای فرهنگی روشنفکران، فعالان و کُنشگران سرکوب نشود و طوری جریان داشتهباشد که مردم، علیالخصوص زنان به سمت و سوی فعالیتهای پُربار و اجتماعی بروند. برای مثال، در زمانیکه افراد از نقش داشتن در کنشگری سیاسیشان اطمینان حاصل میکنند، تمام انرژی و سرمایهشان را روی مسائلِ دیگری متمرکز میکنند. مثلاً آنها برای نمایندگیِ شوراها و غیره فعالیت میکنند. در کشور همهچیز برای ما محدود شده و راه برای غلطترین و مبتذلترین کنشگریها باز گذاشتهشدهاست. مردم میبایست آنقدر فضا و شادیهای اجتماعی مناسب داشتهباشند که در آن رشد کنند، نه اینکه در انزوا و خلاء و جدا از هم بمانند.
انتهای پیام
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.