امروز: یکشنبه, ۲ دی ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الأحد 21 جماد ثاني 1446 | 2024-12-22
کد خبر: 14490 |
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۸ | ارسال توسط : |
299 بازدید
۰
| 6
ارسال به دوستان
پ

حسن احمدی از نویسندگانی می‌گوید که به سراغ سری‌نویسی رفته‌اند، چون پول در آن است و خانواده‌ها هم گول می‌خورند و برای کتاب‌های زرق و برق‌دار با قیمت‌های بالا و فاقد خلاقیت هزینه می‌کنند.

این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفت‌وگو با انعکاس روز و به نقل از ایسنا درباره اعتقادی مبنی بر نبود و و یا کمبود خلاقیت در نوشتار کتاب‌های کودک و نوجوان اظهار کرد: خیلی وقت‌ها کمبود خلاقیت در کارهای ما به خود نویسنده‌ها برمی‌گردد؛ خیلی از ماها ساده نگاه می‌کنیم، ساده می‌بینیم، ساده فکر می‌کنیم و به دنبال کشف راه‌های جدید نیستیم؛ راه‌هایی که از طریق آن‌ها بتوان داستان را جور دیگری دید و به شکل دیگری حرف زد؛ چنان‌که خواننده گاهی از خواندن کاری با خلاقیت‌های متفاوت بهت‌زده شود.

او با بیان‌ این‌که در خیلی از آثار چاپ‌شده در سال‌های گذشته و در میان آثار بسیاری از نویسندگان کمبود خلاقیت وجود دارد، گفت: این کمبودها در موارد بسیاری به دلیل محدودیت‌هایی است که نویسنده‌ها درگیر آن‌ها هستند یا خودشان در زمان نوشتن باعث ایجاد آن‌ها می‌شوند. شاید هم از سوی ناشر باشد. نویسنده اگر بخواهد با سلیقه ناشر یا شخص خاصی داستان بنویسد، گرفتار خواهد شد و در نهایت داستان یا رمان او فاقد جذابیت‌های متفاوت و خلاق می‌شود. گاه اتفاق می‌افتد کاری را می‌بینیم با ایده‌ای جدید، سوژه‌ای کاملا بکر و پرداختی متفاوت، این برمی‌گردد به توانایی‌های نویسنده و اهمیتی که او برای خلق اثرش قائل است، برای نوشتن آن سختی می‌کشد و مدت‌ها فکر می‌کند. ممکن است بارها بنویسد و کار رضایت‌بخش نباشد و آن را کنار بگذارد و برای مرتبه چندم از نو آغاز کند. این‌جا ممکن است مشکلی پیش بیاید. ممکن است این اثر مورد توجه و سلیقه بعضی‌ها نباشد. اگر آن بعضی‌ها برای چاپ و نشر کتاب تصمیم‌گیرنده باشند، درها بسته می‌شوند و آن کار متفاوت متاسفانه حذف و یا کنار گذاشته می‌شود. در این صورت نویسنده باید بدود تا ثابت کند این کار کار جدیدی است و در آن خلاقیت و نوآوری وجود دارد. و وای به روزی که کسی یا کسانی با سلیقه شخصی و اعمال نظرها، آن را بررسی کنند و بعد از ماه‌ها بگویند به درد چاپ نمی‌خورد.

‌نویسنده رمان «بازی‌ها و لحظه‌ها» خاطرنشان کرد: همان‌طور که گفتم بخشی از خلاقیت در کتاب‌های کودک و نوجوان به نگاه متفاوت خالق اثر برمی‌گردد؛ خیلی از نویسنده‌ها دوست دارند با کلمات ساده و همه‌فهم داستان بنویسند. این جرات و جسارت را شاید بتوان به خلاقیت هم ربط داد. زبان و انتخاب زاویه دید درست هم تاثیر زیادی دارد. اگر نویسنده حواسش به این انتخاب نباشد، داستان یا رمان او حس‌های لازم را القا نخواهد کرد و روی خواننده تاثیر نخواهد گذاشت. ممکن است حتی به نثر اثر هم لطمه وارد کند. انتخاب زاویه دید درست می‌تواند به کشف نگاه‌های جدید در اثر و خلاقیت در نوشتن کمک کند، و برای نگاه خلاق، آدم خلاق و نویسنده‌ای باحوصله لازم است، آدمی‌ که جست‌وجوگر و بسیار اهل مطالعه باشد و بگردد و راه‌های بکر و تازه‌ را کشف کند.

نویسنده «کاغذهای خط‌خطی» و رمان «آدم‌های غلط» بیان کرد: ما یاد گرفته‌ایم گاهی بیهوده کاغذها را سیاه می‌کنیم، سطحی می‌بینیم و سطحی می‌نویسیم. من افسوس می‌خورم این روزها بعضی‌ها به جای این‌که کارهای هنری خلاق و ماندگار تولید کنند، متاسفانه به سراغ سری‌نویسی رفته‌اند، چون در آن پول هست! نتیجه این است که خانواده‌ها گول می‌خورند و کتاب‌هایی را با هزینه بالایی خریداری می‌کنند که فاقد خلاقیت، جذابیت‌، کشش خوب داستانی و پرداخت خوب است، اما زرق و برق دارد! این‌ کتاب‌ها ماندگار نیستند. کتاب‌هایی ماندگارند که نگاه و حرف تازه‌ای برای گفتن و مخاطبان دارند. چرا هر گز «شازده کوچولو»ی اگزوپری و «بینوایان» ویکتور هوگو کهنه نمی‌شوند؟

او با بیان این‌که خلاقیت در نگاه، فکر و اندیشه آدم‌هاست، اظهار کرد: همان‌طور که گفتم متفاوت فکرکردن خیلی مهم است اما اگر نویسنده‌ای کار متفاوتی انجام داد، در آن صورت شاید نوشته‌اش شانس زیادی پیدا نکند و عده‌ای بگویند این کار به درد خودت می‌خورد. زمانی که نویسنده نگاه متفاوت و نو داشته باشد، باید بجنگد و آن‌قدر تلاش کند تا اثرش را بپذیرند. در این موفقیت‌ها گاهی آن‌هایی شانس دارند که هم از لحاظ مالی موقعیت خوبی دارند و هم نویسنده‌ناشر هستند و خودشان کتاب‌های‌شان را بی‌دردسر چاپ می‌کنند، شاید روزی تیرشان در جایی به هدف خورد و مخاطب هم این نوع نوشته را پذیرفت. خیلی‌ها متأسفانه کتاب‌هایی را با خلاقیت در تکنیک نوشتن، نوع نگاه و زبان داستان نمی‌خواهند و نمی‌بینند و این آثار دچار مرگ زودرس می‌شوند.

احمدی افزود: گاهی هم داستان باید فضایی را ایجاد کند که شرایط خاص، موقعیت ویژه و فضای متفاوتی داشته باشد تا برای خواننده‌ای که آن را تجربه نکرده تازگی داشته باشد. این یعنی خلاقیت. نویسنده فضایی را ایجاد می‌کند که خواننده دوست دارد هر لحظه وارد آن فضا شود و آن‌جا را ببیند و باور کند. گاهی به وجودآوردن شخصیت‌های جدید که به لحاظ فیزیکی و ظاهر کاملا متفاوت هستند و خواننده شبیه آن‌ها را ندیده ‌بر اثر خلاقیتی است که نویسنده به خرج داده است، اگر نویسنده از پس این کار بربیاید مخاطبش با آن ارتباط برقرار می‌کند، او را می‌پذیرد و باورش می‌کند.

 نویسنده مجموعه داستان «در خواب‌های دیگران» ادامه داد: خلاقیت در تکنیک هم می‌تواند نقش‌آفرین و موثر باشد. چنان که خواننده بگوید «چه جالب، من تا کنون ندیده‌ام کسی از این شیوه برای داستان استفاده کرده باشد.» البته گاه نویسنده‌ای که با تکنیک برتر، پرداخت متفاوت و با شیوه‌های جدید، قد علم می‌کند متأسفانه گرفتار حسادت‌ها و تنگ‌نظری‌ها می‌شود. گاهی ما فقط خودمان را  می‌بینیم و نمی‌خواهیم بپذیریم اگر ۳۰ ‌سال پیش از فلان خانم یا آقا داستان کوتاهی خوانده‌ایم که در آن داستان نثر و پرداخت ضعف بوده و هیچ تازگی نداشته، امروز هم با گذشت این همه سال او را با همان تک‌کتاب یا تک‌داستان قضاوت می‌کنیم و این پیشرفت و تکنیک بالا و متفاوت بودن و شدن و دیدن او را نمی‌پذیریم. مثلا کاری را برای داوری می‌فرستند، کسی زنگ می‌زند: «می‌دانم اثر آقا یا خانم فلان چنگی به دل نمی‌زند.» در همان گزینش اول کار را حذف می‌کنند و کنار می‌گذارند. کاش در داوری‌ها و انتخاب داوران هم خلاقیت و نگاه متفاوتی وجود داشته باشد.

نویسنده رمان «بازی ادامه دارد» درباره این‌که آیا خلاقیت حد و مرزی هم دارد، اظهار کرد: خلاقیت مرزی ندارد. از آن ‌جایی که ما گاهی به یک تکنیک عادت کرده‌ایم، درباره فرم و نحوه نوشتن و آغاز و میانه و چگونگی پایان داستان کم فکر می‌کنیم. این یعنی بستن راه‌های خلاقیت، به بن‌بست رسیدن و تکرار نویسنده برای مرتبه‌های چندم. می‌شود با تامل بیشتر راه‌های جدید را پیدا کرد. کشف راه‌های تازه و نگاه‌های متفاوت حد و مرز ثابتی ندارد و می‌تواند تا همیشه ادامه داشته باشد. چه می‌شود نویسنده گاهی به خواننده و مخاطبیش اجازه بدهد وارد نوشته‌های او بشود، جاهایی را تغییر بدهد و فصل‌ها و پاراگراف‌هایی را که فکر می‌کند بهتر می‌شود به او پیشنهاد دهد؟ این هم یعنی خلاقیت. کاش خواننده و نویسنده این فرصت و امکان را داشتند تا تبادل نظر کنند. گاهی در جاهایی همدیگر را ببینند و درباره اثر به گفت‌وگو بنشینند.کتاب‌ها را که نباید فقط منتقدان نقد و بررسی کنند؛ گاهی خواننده‌ها بهترین‌ها در این‌باره هستند.

 انتهای پیام 

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرتان را بیان کنید

آرشیو

Scroll to Top