این نوازنده و آهنگساز درباره مدیریت خانه موسیقی به انعکاس روز و به نقل از ایسنا میگوید: پاسخ دادن به این سوالها خیلی سخت است. اگر اوضاع درستی بود، همه چیز سر جای خودش بود و در جهت و جریان درستی از فرهنگ و اخلاق قرار داشت و خانه موسیقی در مسیر غلطی حرکت میکرد، میشد برای اصلاح مسیر دخالتی کرد، توصیهای، اخطاری و نصیحتی صادر کرد و به وظیفه خود عمل کرد و شرایط گردش امور را هم اصلاح کرد.
آذرسینا به صحبت هایش با طرح چند پرسش چنین اضافه می کند: اما حالا چه میشود گفت؟ کجای کار را باید درست کرد؟ این گروهی که به هر حال از مشاهیر اهل موسیقی بودهاند و از بدو تاسیس خانه موسیقی در آن ساکن شدهاند، اگر نبودند و اگر نباشند همه اوضاع موسیقی درست میشود؟ امور رفاهی اهالی موسیقی تامین میشود؟ کدام اهل موسیقی چشم دیدن موسیقیدان دیگری را دارد و به زبان میآورد؟ اصلا شناختی از مسیر درست برای هنر و موسیقی وجود دارد؟
این هنرمند سپس تصریح می کند: فرض کنیم روزگاری آدمهای بی شیله و پیلهای گرداننده خانه موسیقی بشوند، در آن صورت هم باید شناخت درستی از موسیقی، فلسفه و کاربرد موسیقی داشته باشند تا بتوانند شرایط ورود به این جولانگاه را برای مدعیان و مشتاقان تعیین کنند و باعث شوند آدمهای موجه و درستی وارد این کارزار شوند و بعد تلاش کنند تا از این آدمها حمایت مادی و معنوی صورت بگیرد.
او ادامه میدهد: چنین خواستهای اکنون امکان دارد؟ دوران آشفته و درهمی است و هرکس ساز خود را میزند و به بوق و کرنای خود میدمد. در این سالها آنهایی که با بودجه دولتی خانه موسیقی را تاسیس کردهاند و در آنجا، جا خوش کردهاند، در تقلید از مجامع مشابه داخل و خارج حرکتهایی، برگزاری مراسمهایی و چاپ فصلنامه ای را نشان دادهاند اگر امروز اوضاع موسیقی خوب و مناسب هست، کار اینها هم خوب بوده است! برای گردانندگی این کارها دهها عامل باید دست به دست هم بدهند از درون و بیرون تا بشود کاری صورت داد. خلاصه کلام اینکه در کلاف سر در گم بودن و نفس کشیدن در این روزگار که هنر و موسیقی را هم طبیعتا شامل شده است، نشان دادن خط مشی و رسیدن به یک جامعه سالم و زنده، دور از ذهن به نظر میرسد یا من برای نظر اصلاحی دادن و گشودن مشکل پیش آمده، عاجزم.
آذرسینا بیان میکند که «این اصل قضیه است و خانه از پای بست ویران است ولی اگر باز هم به تقلید و نمایش و ادای گروهها و جوامع پیشرفته عمل کنیم و از قافله منتقدان عقب نیفتیم! و بخواهیم چیزی گفته باشیم، میشود توصیهها و نصیحتهایی را عنوان کرد. از جمله اینکه در اولین فرصت، خانه موسیقی با نظر و شیوه درست و آزاد، انتخاباتی را برگزار کند، به همان شکل که قرار است هیچکدام از قدیمیها و شناخته شدههای مسئول، برای انتخاب شدن دوباره اقدام نکنند، بدون نگرانی از بهانه ادامه کار خانه موسیقی و از هم پاشیدن آن، گروهی جدید وارد میدان شوند، به سیاهی لشگر دهها هزار نفر اعضا و حضورشان در انتخابات چشم ندوزند که بیشترشان نه نوازندهاند و نه موسیقیدان. نه شناختی از هنر و هنرمند دارند، تا ببینیم شرایط چگونه پیش خواهد رفت و از میانه گرد و غبار این هنگامه پرتلاطم مدعیان هنر و موسیقی و در عین حال از این ادا و اصول و مشغلههای راکد و بی رمق کارگزاران و مجامع حاشیهای، چه نتیجهای بیرون خواهد آمد. به هرحال نگرانی در کار نیست چیزی نداریم و چیزی عایدمان نشده است که احتمالا ضرر کنیم.»
او با بیان اینکه از زبان موسیقی باید گفت «ما ز یاران چشم یاری داشتیم/خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم»، یادآور می شود: در شکل گیری و تاسیس خانه موسیقی برای سه دوره عضو هیات مدیره کانون نوازندگان خانه موسیقی بودم و تمام تلاشم این بود که اساسنامه طوری نوشته شود که در این خانه علاوه بر کارهای معمول اداری مانند استخدام، جشن، مسکن و بیمه به ماهیت هنر و موسیقی هم پرداخته شود و خانه موسیقی اعتلای موسیقی و افزودن بر ذوق و اندیشه موسیقیدانان را بخواهد و تشویق و ترغیب کند ولی حاصل نیامد. این کوتاه سخن من در این قضایا هست و تشریح آن را چند سال پیش در بالا گرفتن اعتراضها به عملکرد ساکنین خانه موسیقی با انتشار مقالهای بیان کرده بودم که به سادگی در فضای مجازی قابل دسترس است و البته با عوض شدن اوضاع در این زمان دیگر اجرای آن توصیهها و نصیحتها هم دیر شده است و باید تکرار کرد، «درون ها تیره شد شاید که از غیب چراغی برکند خلوت نشینی».
انتهای پیام
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.