به گزارش انعکاس روز و به نقل از ایسنا، داستان عمو نوروز (بابا نوروز) و ننه سرما، از افسانههای نمادین گذار سال کهنه به سال نو است که البته به روایتهای مختلفی تا کنون سینهبهسینه نقل و بعضا در سالهای اخیر مکتوب شده است.
علی بلوکباشی، مردمشناس، از قصه عمو نوروز و عجوزهخانم میگوید: «در فرهنگ مردم اصفهان، سال کهنه را به عجوزهای مانند میکنند که چشمانتظار آمدن عمو نوروز، یعنی نماد سال نو است. او از یک ماه مانده به نوروز، به دارکوبها و چرخریسکها فرمان میدهد از برگ نورس درختان و شکوفهها برای عمو نوروز قبای زیبایی بدوزند؛ خانه را میروبد و میشوید. میگویند باد و توفان اسفند نشانه خانهتکانیِ اوست.
چند روز به عید مانده، بر سر شاخهها بوسه میزند تا گلها باز شوند. سفره میچیند، قلیان چاق میکند، بر پشتیاش تکیه میدهد و در انتظار مهمان عزیزش، به خواب میرود. سالْ نو میشود و عمو نوروز از راه میرسد. عجوزهخانم را در خواب میبیند، پُکی به قلیان میزند و شیرینی میخورد و میرود. عجوزهخانم بیدار میشود و درمییابد که سالْ نو شده و عمو نوروز رفتهاست. اگر خود را به آب بزند، باران میبارد؛ اگر به خاک بیفکند، توفان برمیخیزد. چارهای ندارد جز آنکه صبر کند تا سال بعد. میگویند هرگاه عجوزهخانم و عمو نوروز به هم برسند، جهان به پایان میرسد.»
انتهای پیام
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.