امروز: سه شنبه, ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الثلاثاء 15 شوال 1445 | 2024-04-23
کد خبر: 21835 |
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۱:۳۳ | ارسال توسط : |
502 بازدید
۰
| 1
ارسال به دوستان
پ

گروه فرهنگی: در حالیکه ژانر وحشت، امروز متمرکز بر فیلم هایی است که مبتنی بر خشونت و شکنجه می باشند، فیلم هایی چون ارّه و هتل؛ ترس روانشناختی به طور موقت از استودیوهای فیلم سازی و نگاه مخاطبان خارج گشته است. برای طرفداران این نوع فیلم ها در ژانر وحشت، زمان مناسبی است تا بنشینیم و بار دیگر […]

گروه فرهنگی: در حالیکه ژانر وحشت، امروز متمرکز بر فیلم هایی است که مبتنی بر خشونت و شکنجه می باشند، فیلم هایی چون ارّه و هتل؛ ترس روانشناختی به طور موقت از استودیوهای فیلم سازی و نگاه مخاطبان خارج گشته است. برای طرفداران این نوع فیلم ها در ژانر وحشت، زمان مناسبی است تا بنشینیم و بار دیگر به منتخب های خاطرانگیز این ژانر نگاهی بیاندازیم؛ و امیدوار باشیم که موج جدیدی از فیلم های ترسناک روانی، بار دیگر بر پرده سینماها آمده و ما را به هیجان آورند.

ترس روانی، معمولا به ساخت تدریجی تنش و ناآرامی هراسناک متکی است تا وجود هیولاها، ترس های مقطعی، و زد و خوردهای ساختگی. این بدین معنا نیست که هرگز از این عناصر استفاده نمی شود، بلکه موضوعی که این ترس روانی را می پوشاند، این حقیقت است که ما منبع ترس را نمی بینیم و نمی شناسیم؛ نمی دانیم ریشه این ترس ارواح بدخواه و بدطینت هستند یا بخش تاریک روان انسانی. ترس پنهان وحشتی به مراتب بیشتر از ترس آشکار در انسان ایجاد می کند.

درخشش (۱۹۸۰)
اقتباس استنلی کوبریک از رمان کلاسیک استفان کینگ، در بسیاری از مسیرها، کهن الگوی فیلم های ترسناک روانی به حساب می آید. جک نیکلسون که به عنوان نویسنده به نگهبان هتل جک تورنس تبدیل می شود، گرفتار هیپنوتیزم می گردد و حرکت آرام او به سمت دیوانگی، موضوع سیّالی است که در طول فیلم وجود داشته و دیده می شود. این تنش با گذشت فیلم، آرام آرام رشد می کند تا به نقطه اوج خود و صحنه مشهور “جانی اینجاست!” می رسد؛ صحنه ای که بارها کپی و تقلید شده است. با وجود حضور پدیده های فراطبیعی از مقبره های هندی تا ارواح، در نهایت این جک نیکلسون است که ترسی واقعی در فیلم درخشش را نشان می دهد.

 روانی (۱۹۶۰)
در اصل به عنوان تریلر روانی شناخته می شود که توسط آلفرد هیچکاک کارگردانی شده است. ترسی که فیلم روانی در طول پنجاه سال گذشته بر مخاطبان خود القاء نموده است، آنها را تبدیل به افسانه ای ترسناک نموده است. این فیلم اگرچه از لحاظ فیلم نامه و فیلم برداری، شاهکار تلقی می شود، اما ردِ هرگونه قدرت فراطبیعی در فیلم روانی، یک بار و برای همیشه این حقیقت را به اثبات رساند که ماهیت تاریک روح انسانی می تواند به اندازه هر هیولایی ترسناک باشد. شما تصور خواهید کرد که پس از این همه کشتاری که در هتل بِیتز صورت گرفته است، مالک هتل نیز سرانجام به دنبال وکیل خواهد رفت.

جن گیر (۱۹۷۳)
یکی دیگر از اقتباس های ادبی، فیلم جن گیر می باشد که یکی از مضطرب انگیزترین فیلم هایی است که تاکنون ساخته شده است؛ این امر به لطف ترکیبی از وحشت بدن، موضوعاتی که عمیقاً به مقدسات دینی توهین می نماید، و جلوه های ویژه مخوف می باشد. هنگام اکران این فیلم در سال ۱۹۷۳، مخاطبان با خود کیسه هایی به همراه داشتند؛ ترس از اینکه صحنه های وحشتناک فیلم حال آنها را بر هم زند. حتّی دیدن این فیلم، امروز نیز موجب تشویش خاطر مخاطب می شود.
حلقه (۱۹۹۸)
این فیلم را با اقتباس آمریکایی آن که در سال ۲۰۰۲ ساخته شده است، اشتباه نگیرید. فیلم حلقه، فیلمی ترسناک ژاپنی است که در سال ۱۹۹۸ ساخته شده است. این فیلم هنگامی که وارد دنیای غرب شد، سر و صدای زیادی بر پا نمود. سبک راکد این فیلم، نگاه ها را به سوی خود جلب کرد. در حالیکه طرح اصلی این فیلم- یک نوار ویدئویی نفرین شده که بیننده آن پس از هفت روز از دیدنش، کشته می شد- در ابتدا کمی تقلیدگونه به نظر می رسید. داستان حلقه، که چرخه دائمی مرگ و وحشت را به نمایش می گذارد، مطمئنا در میان برجسته ترین آثار سینمایی است که تاکنون ساخته شده است.

 طنین مرگ (۱۹۸۸)
دیوید کرانِنبِرگ، به طور کلی به عنوان استاد مسلّم وحشت بدنی تلقی می گردد، امّا این فیلم حتّی با استانداردهای معمول، باز هم موهای بدن را سیخ می کند. جِرِمی آیرونز نقش الیوت را بازی می کند، و بیوِرلی مانتِل، دوقلوی یکسان اوست. آنها متخصص بیماری های زنان هستند و زنانی را که به کلینک شان می آیند، اغوا می کنند. بیماری روانی این دوقلوها و شیفتگی شان به تغییر ناگهانی و ناهنجار بودن، سبب می شود تا دیدن این فیلم سخت شده و ترس وجود بیننده را فرا گیرد.

فعالیت فراطبیعی (۲۰۰۷)
اگرچه این فیلم، ما را به شدّت یاد فیلم پروژه جادوگرانه بِلِر می اندازد، امّا فعالیت فراطبیعی، فیلم کاملا متفاوتی است. هزینه ساخت این فیلم تنها ۱۵ هزار دلار بود، و بازنمایی زیبایی را از خط نامشخص میان واقعیت و خیال، ارائه نموده است؛ هنگامی که داستان زوج جوانی را می بینیم که در خانه خود حبس شده اند. این فیلم فوق العاده در سال ۲۰۱۰ نیز ادامه یافت.

شنوایی (۱۹۹۹)
این فیلم ترسناک ژاپنی، یکی از معدود فیلم هایی است که توانسته است فاصله بین ترس روان شناختی کلاسیک و شکنجه فیلم های مدرن را به خوبی به هم نزدیک کرده و ارتباط دهد. صحنه های وحشیانه شکنجه و عذاب شدید روانی، فیلم شنوایی را در ردیف کارگردانان فیلم های ترسناک چون ایلی راس و راب زامبی قرار داده است. برخی بینندگان با دیدن چند صحنه از فیلم، سالن سینما را ترک کردند. مطمئن باشید که این صحنه ها واقعا دهشتناک بوده اند.

بچه رُزماری (۱۹۶۸)
فیلم بچه رُزماری (با نام اصلی کودک شیطان) رومان پولانسکی برای الهام بخشیدن به فیلم های جن گیر و فال ساخته شد؛ این فیلم زندگی رُزماری وانت هاوس را روایت می کند؛ زنی که پس از آنکه شوهرش پیمان عجیب و غریبی را با یکی از همسایگان غیرعادی خود می بندد، باردار می شود. همان طور که داستان ادامه می یابد، آشکار می شود که نوزاد از نسل شیطان است. مشکلات شخصی پولانسکی در سال های اخیر سبب شده است تا توجهات نسبت به او و کارهایش کاهش یابد. امّا او در زمان خودش، استعدادی رویایی به شمار می آمد.

نردبان یعقوب (۱۹۹۰)
نردبان یعقوب، به کارگردانی آدریان لین، فیلم متقاطع دیگری است که عناصر ترس را در یک ترلیر ترسناک روانی به مخاطب ارائه می دهد. کهنه سرباز جنگ ویتنام، جاکوب سینگر، توهمات عجیب و غریبی را تجربه می کند؛ او حس می کند که از زمان خود که سال ۱۹۷۵ است به عملیات دلتای میکانگ تغییر موقعیت می دهد. این زمان های قاطی شده سبب می شود تا مخاطب دچار تشویش ذهنی گردد و فیلم با ترس ما از مرگ و میر، توطئه و جنون پایان می یابد.

انگیزه مولهولاند (۲۰۰۱)
این فیلم به همراه فیلم مخمل آبی، شاهکارهای کاری کارگردان دیوید لینچ به حساب می آید. این فیلم، خط مبهم میان فراطبیعی بودن، توهم، و بیماری های روانی را به تصویر می کشد. طرح اصلی این فیلم که فراز و فرود زندگی بازیگری به نام بِتی ایلمز و دوستی او با یک فرد فراموش کار را به تصویر می کشد که غیر خطی و گیج کننده می باشد. و صحنه هایی را نشان می دهد که در آنها مرزهای ادراک از هم گسیخته می شود. این فیلم تصویری واقعا سورئالیست را به نمایش می گذارد، و فریب های دوربینی، نورپردازی های عجیب و غریب، و چارچوب های بسته غیر معمول، حس پارانویا و فریب را به بیننده القاء می کند.

با ارائه هرگونه لیستی، باز هم نام برخی فیلم های ارزشمند از قلم می افتد. در ادامه به نام برخی از آنها اشاره می کنیم: سکوت برّه ها (۱۹۹۱) و ضد قهرمان آدمخوار آن به نام هانیبال لکتِر؛ دافعه رومان پولانسکی (۱۹۶۵). بزرگراه فراموش شده دیوید لینچ (۱۹۹۷)؛ ستون فقرات شیطان گولیریمو دیل تورو (۲۰۰۱)؛ و هر اتفاقی که برای نوزاد جِین افتاد از رابرت آلدریچ (۱۹۶۲).

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرتان را بیان کنید

آرشیو

Scroll to Top